مقدمه
تعاریف در قراردادها نقش بسیار مهمی دارند و در عین حال، یکی از بخشهای اغلب نادیده گرفته شده در تدوین قراردادها هستند. تعاریف به عنوان میانبری برای تکرار مفاهیم پیچیده استفاده میشوند و در صورتی که به درستی تدوین شوند، میتوانند خواندن و درک قرارداد را بسیار سادهتر کنند. در این یادداشت به بررسی نکات کلیدی در تعریف اصطلاحات قراردادی، تکنیکهای صحیح و غلط و اهمیت تطابق تعاریف با تعاریف قانونی پرداختهایم.
جایگاه تعاریف در قرارداد
انتخاب مکان مناسب برای قرار دادن تعاریف در قرارداد بیشتر به سبک نویسنده بستگی دارد. اما نکته مهم این است که هر اصطلاح تنها یک بار تعریف شود و از وارد کردن حقوق و تعهدات در تعریف خودداری شود. برای مثال:
– صحیح: “محل” به معنای انبار خریدار در خیابان ولیعصر پلاک ۲۱، تهران است.
– نادرست: “محل” به معنای انبار خریدار در خیابان ولیعصر، تهران است و خریدار محصول را در منطقهای امن در محل نگهداری خواهد کرد.
استفاده از نسخه نادرست باعث میشود هر بار که کلمه “محل” در قرارداد بیاید، مجبور باشید تمام تعریف را بخوانید و این امر باعث تکرار تعهدات و ابهام میشود.
نکات ظریف در تدوین تعاریف
تعاریف دقیق و صحیح میتوانند نقش مهمی در محدود کردن مسئولیتها داشته باشند. برای مثال، فرض کنید در یک قرارداد فروش، “محصول” به عنوان یک قطعه مشخص از تجهیزات با شماره محصول خاص تعریف شده است. اگر فروشنده موارد جانبی مانند اتصالات یا قطعات یدکی را ارائه دهد، ممکن است این موارد در ضمانت و شرایط دیگر قرارداد گنجانده نشوند. در چنین حالتی، با محدود کردن تعریف “محصول”، فروشنده مسئولیتها و تعهدات خود را کاهش میدهد.
بنابراین، هنگام خرید کالا یا خدمات، باید اطمینان حاصل کنید که تعریف “محصول” همه موارد خریداری شده تحت سفارش خرید را شامل شود.
تطبیق تعاریف با تعاریف قانونی
در قراردادهایی که از اصطلاحات قانونی استفاده میکنند، بهتر است از تعریفهای قانونی همان اصطلاحات استفاده شود و از اضافه کردن تعریفهای جدید خودداری کنید. به عنوان مثال، در قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان مصوب ۱۳۸۸، “ضمانتنامه کالا یا خدمات” و “عیب” به طور دقیق تعریف شدهاند. استفاده از این تعاریف قانونی در قراردادها میتواند از بروز اختلافات و مشکلات حقوقی جلوگیری کند.
نمونه تعاریف قانونی:
– ضمانتنامه کالا یا خدمات: سندی است که تولیدکننده، واردکننده، عرضهکننده یا تعمیر کننده هر دستگاه فنی به خریدار یا سفارشدهنده کالا و خدمات میدهد تا چنانچه ظرف مدت معین عیب یا نقص فنی در کالای فروخته شده یا خدماتی که انجام گردیده مشاهده شود، نسبت به رفع عیب، یا تعویض قطعه یا قطعات معیوب و یا دستگاه بدون اخذ وجه و یا پرداخت خسارات وارده اقدام کند.
– عیب: منظور از عیب در این قانون، زیاده، نقیصه یا تغییر حالتی است که موجب کاهش ارزش اقتصادی کالا یا خدمات گردد.
نتیجهگیری
تعاریف در قراردادها باید با دقت و توجه به جزئیات تدوین شوند. استفاده صحیح از تعاریف میتواند از بروز اختلافات جلوگیری کند و خواندن و درک قراردادها را سادهتر کند. همچنین، تطبیق تعاریف قراردادی با تعاریف قانونی مرتبط میتواند از بروز مشکلات حقوقی و ایجاد مسئولیت جلوگیری کند. در نهایت، تدوین صحیح تعاریف یک گام مهم در ایجاد قراردادهای شفاف و قابل اجرا است.
منبع:
Frederick, L. (2022). Practical Tips on How to Contract: Learn How to Draft and Negotiate from a Former Big Law and Tesla Commercial Contracts Lawyer. How to Contract LLC.